زندانیان ایرانی که سال ها در زندان های مخوف خارجی گرفتار بودند
به گزارش وبلاگ توسعه زندگی، سفر همواره جذاب است و پر از لذت؛ چه در داخل کشور باشد و چه در خارج از آن. اغلب اوقات، سفرها چه خارجی و چه داخلی اش به خیر و خوشی تمام می گردد و سر کار و زندگی مان برمی گردیم اما گاهی اوقات، در طول سفر، همه چیز روی دنده چپش می افتد و سفری که فکر می کنیم پر از خاطره و به یادماندنی گردد با ورود به زندان کشورهای خارجی، تبدیل به یکی از جهنمی ترین خاطرات زندگی مان می گردد آن قدر که بارها خودمان را به خاطر آن سفر سرزنش نموده و آرزو می کنیم یک بار دیگر پایمان به خاک وطن برسد.
به گزارش گروه حوادث وبلاگ توسعه زندگی، در یکی از آخرین خبرهای مربوط به آزادی زندانیان در بند خارج از کشور، 14 صیاد ایرانی اهل سیستان و بلوچستان که به خاطر ورود غیرمجاز به آب های پاکستان در بندر کراچی زندانی بودند، شنبه، ششم دی ماه آزاد شدند و به شهر محل سکونت شان در این استان برگشتند. به این بهانه نگاهی انداخته ایم به حبس تعدادی از هموطنان در خارج از کشور.
شرایط سخت در زندان مخوف
27 آبان سال جاری، نوبت آزادی هشت صیادی بود که به اسارت ارتش کشور تانزانیا درآمده بودند. سه سال و نیم پیش، 10 صیاد از بندر بریس در حوالی چابهار به قصد صید ماهی به سمت آب های آزاد حرکت کردند اما به خواب هم نمی دیدند به جای صید ماهی، خود به اسارت ارتش کشور تانزانیا درآیند. ظرفیت زندان 1200 نفر بود اما یکی از اتاق های زندان، اتاقی 6 در 4 بود که 70 تا 80 نفر در آن نگهداری می شدند و یکی از اسرای ایرانی در آن نگهداری می شد. زندانبانان فقط یک وعده غذایی به آنها می دادند. زندانیان قدیمی، از حمام های داخل بند و زندانیان جدید از حمام داخل حیاط استفاده می کردند که آبگرم نداشت و سرد بود. تا به وضع اضطرار نمی رسیدند، حق دستشویی رفتن نداشتند. آنجا چیزی به نام کولر و پنکه و آبگرمکن وجود نداشت. زمستان مثل بید به خود می لرزیدند و در تابستان عرق می ریختند. زندانبانان با استفاده از یک باتوم چوبی، آغاز به کتک زدن صیادان نموده و با آن، طوری به دست و پا ضربه می زدند که استخوان های بعضی از زندانی ها می شکست. با این که در زندان دکتر حضور داشت اما سهم هر بیمار فقط یک مسکن بود. تا حال زندانی وخیم نمی شد، از رسیدگی پزشکی خبری نبود. تا دو سال تمام، کار آنها رفت و آمد به دادگاه تانزانیا بود تا پرونده شان تکمیل شود. پس از سه سال و نیم بالاخره به آنها گفتند به زودی آزاده شده و به ایران برمی گردند. انتها پس از تکمیل پرونده و رایزنی دولت تانزانیا با دولت ایران، هشت صیاد، آبان ماه در حالی به ایران برگشتند که هنوز ناخدا و یک صیاد دیگر از این 10 صیاد، اسیر بند زندان های کشور تانزانیا هستند.
زندان دزدان دریایی
ماجرای اسارت صیادان ایرانی، سابقه طولانی دارد. زندانیانی بیگناه که در زندانی غیررسمی با شرایطی مرگبار روزها را سپری کردند و تعدادی از آنها هیچ وقت روی آزادی را ندیدند. قدیمی ترین ماجرای آزادی صیادان به بهمن سال 93 برمی شود که در آن 21 صیاد اهل سیستان و بلوچستان با لنج از بندر کنارک راهی دریا شدند. سفری که قرار بود دو ماهه تمام شود، 40 ماه طول کشید و به اسارت دزدان سواقتصادیایی درآمدند. دزدان به شدت به آزار و اذیت صیادان پرداختند. آنها با آب شور حمام می کردند و پوست شان زیر آفتاب می سوخت. دزدان با دندان طوری بازوی آنها را گاز می گرفتندکه گوشت از بدن جدا می شد. با آهن پای یکی از صیادان را از چهار جا شکستند. در روزهای اول دو نفر جان سپردند. شش نفر دیگر هم بر اثر گرسنگی فوت شدند. دو نفر صبح، دو نفر عصر و دو نفر شب. برگ درخت می خوردند تا زنده بمانند و صبح تا غروب آنها را از درخت آویزان می کردند. کتک ها و زجرهای هرروزه، صیادان را جان به لب نموده بود. انتها یک روز دزدان گفتند قصد دارند آنها را به ایران برگردانند. صیادان را پس از چندبار نقل و انتقال، تحویل سفارت ایران در کنیا دادند و از آنجا هم به ایران بازگشتند.
اسارت 12 صیاد در موزامبیک
پس از آزادی هشت صیاد در بند کشور تانزانیا، این بار نوبت 12 صیاد بود که به اسارت پلیس کشور موزامبیک درآیند. آنها اوایل آذر 98 برای صیدماهی سوار بر لنج راهی آب های بین المللی شدند.
سه هفته بعد و در شرایطی که خانواده ها منتظر برگشت ملوانان بودند، ناگهان پلیس موزامبیک آنها را دستگیر و به زندان منتقل کرد.
پس از انتقال به زندان تا ماه ها هیچ کس از شرایط شان خبر نداشت تا این که فیلمی از آنها درحالی که در یک اتاق کثیف و نمور و در شرایطی که بعضی از آنها مبتلابه مسائل عفونی و پوستی شده بودند،منتشر شد. زندانیان، تلفنی با خانواده های شان صحبت نموده و از شرایط بد غذای شان گفتند. از لباس جدیدی که نداشتند و همان لباسی تن شان بود که یک سال پیش به تن داشتند. از نبود بهداشت گله کردند و از این که اگر بیمار شوند، کسی نیست به آنها رسیدگی کند. صیادان، نگران اعضای خانواده شان هستند که هیچ منبع درآمدی ندارند و تنها درآمدشان یارانه ای است که ماهانه دریافت می نمایند.
بهروز در چنگ باند یاکوزا
یکی دیگر از معروف ترین ماجراهای مربوط به اسارت ایرانی ها در زندان های خارج از کشور، مربوط به بهروز است که در جوانی و برای تجارت فرش، ایران را به مقصد ژاپن ترک کرد. اوضاع خوب بود تا این که دولت ژاپن به باند یاکوزاها شبیخون زد. آن موقع دولت ژاپن روی مهاجران حساس بود و بهروز هم یکی از آنها بود. بهروز سال 1995 در عملیات بازداشت یاکوزاها دستگیر شد و او را به اتهام واهی نگهداری مواد مخدر به مدت 11 سال در زندان شکنجه کردند. نشانی خانه اش را به پلیس ژاپن داد تا خودشان گذرنامه او را ببینند، اما آنها باخبر جاسازی مواد مخدر نزد او برگشتند. بهروز حیرت زده از این اتفاق بود، اما بعد از مدتی تعیین شد پلیس نشانی خانه او را اشتباه رفته بود. پلیس اهمیتی به اشتباه خود نداد و بهروز را همچنان سال ها پشت میله های زندان نگه داشت.
دست بهروز از همه جا کوتاه بود. نه وکیل داشت و نه راه های قانونی را بلد بود. در مدتی که زندانی بود، به شدت شکنجه شد: در غذای زندانیان داروهایی می ریختند که یک بار مقدار این دارو در غذای من بیش ازحد بود تا جایی که فاصله ای با مرگ نداشتم، اما خدا را شکر نجات پیدا کردم. یک بار دیگر نیز دستم شکسته بود، اما آنها هیچ اقدامی برای مداوایم نکردند. چهار ماه بعد از شکستن دستم یادشان افتاد که مرا باید دکتر می بردند و آن موقع بود که به بیمارستان فرستاده شدم.
کشتی گیر سابق به پدر و مادرش نامه می نوشت، غافل از این که هرگز نامه ها طبق خواسته مسؤولان زندان به دست آنها نرسید. 11 سال از بهترین سال های زندگی بهروز پشت میله های زندان ژاپن گذشت. تا این که بالاخره دادگاه او برگزار و تبرئه شد. بهروز سال 85 به ایران برگشت اما همواره به 11 سال عمری فکر می کرد که در زندان ژاپن خاکستر شده بود. سال 85 وکیل گرفت و از دولت ژاپن به دلیل نقض حقوق بشر شکایت کرد.
مسافری از هند
قبل از این که با ماجرای پررمزوراز زندگی اش به ایران بیاید، خیلی ها در خصوص او صحبت می کردند. نامش نرگس کلباسی است. دختری خندان با لهجه ای متفاوت که به دلیل زندگی طولانی مدت در خارج از کشور پیدانموده بود. نرگس متولد سال 67 است و در اصفهان به جهان آمد. پدر و مادرش را پس از مدتی از دست داد و برای ادامه زندگی به انگلستان رفت.
در انگلیس به دلیل مسائل اقتصادی در مغازه لباس فروشی، پمپ بنزین و سوپرمارکت کار می کرد. با این که خودش هم یتیم بود اما همواره به کسانی فکر می کرد که مثل خودش بودند و پدر و مادر نداشتند.او تصمیم گرفت به قول خودش برود و به این بچه ها در بدترین و بدبخت ترین نقطه جهان یاری کند. او با 16 هزار دلاری که از پدرش به ارث برده بود به هند رفت. به گفته نرگس، هندوها عقاید عجیبی دارند و می گویند بچه های معلول یا نابینا حتما در زندگی قبلی شان آدم خوبی نبوده اند که با نقص جسمی به جهان آمده اند. نرگس به آنها نزدیک شد، اما او را قبول نکردند. انگار که به قول نرگس به زندگی در بدبختی عادت نموده بودند. کوشش زیادی کرد اما درنهایت با همین گروه از آدم ها درگیر مسائل جدی شد و به اتهام قتل غیر عمد یک کودک پای میز محاکمه
نهاده شد.
از انگلیس درخواست یاری کرد، اما به آن توجهی نشد. از کنسولگری ایران در هند با نرگس تماس گرفتند و همواره در دادگاه ها کنار او بودند. در نهایت و پس از کش و قوس های فراوان، او در مارس 2017 و با حکم دادگاه تجدیدنظر در شهر رایاگادا، از تمام اتهاماتی که به او وارد شده بود، تبرئه و بی گناه شناخته شد. او سپس به ایران آمد و همچنان به یاری ها و خدمات بشردوستانه خود ادامه داد. یکی از کارهای او در ایران، یاری رسانی به زلزله زدگان کرمانشاه بود که بازتاب گسترده ای در شبکه های مجازی داشت و بسیاری از مردم نیز او را همراهی کردند.
آموزش حقوقی قبل از سفر خارجی
دکتر آرش حقیقت فرد / حقوقدان
دستگیری بعضی اتباع ایرانی در کشورهای خارجی تابع چند علت است. یک علت آن، ناآگاهی افراد از قوانین سایر کشورهاست. متاسفانه، بحث حقوق تطبیقی در سطح دانشگاه که خودم آن را تدریس می کنم، خیلی جدی گرفته نمی شود و این مساله را به وضوح می بینم که بعضی اهمیتی به آن نمی دهند. حتی متخصصان حقوقی ما نیز از نظام حقوقی سایر کشورها، اطلاعات چندانی ندارند و بر همین اساس، ناآگاهی از قوانین بسیار مضر است.
این در حالی است که در سایر کشورها، وقتی فرد تصمیم می گیرد به کشور دیگری سفر کند، پروتکل هایی در اختیار او قرار می گیرد که با مطالعه آنها، از قوانین پایه کشوری که قصد سفر به آن دارد، آگاه می شود. ما موارد متعددی داشتیم که اتباع ایرانی در سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات و عربستان به دلیل داشتن قرص مسکن که در داخل ایران برای استفاده از آن نسخه داشتند، متهم به حبس شدند. در بعضی کشورهای اروپایی، انجام بعضی مراودات و تراکنش های اقتصادی از نظر آن کشور می تواند مصداق پولشویی تلقی شده و برای فرد ایرانی مشکل ساز شود. در بعضی کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز انجام بعضی اقدامات در زمینه بحث های اقتصادی ممکن است باعث بروز مسائلی برای فرد شود.
علت دوم دستگیری افراد در بعضی کشورهای خارجی، فقر و نیاز به کسب درآمد از هر راهی است. بعضی ایرانی ها که اغلب پناهنده هستند، برای گذران زندگی خود ناچار به انجام کارهای سیاه و در واقع ورود به فعالیت های مجرمانه مانند انتقال مواد مخدر یا پولشویی هستند. یک سری از این اقدامات آگاهانه و بعضی دیگر به دلیل کافی نبودن آگاهی صورت می گیرد. حتی دیده شده که بعضی افراد در لپ تاپ های خود برنامه هایی داشته اند که براساس قوانین کشورهای مقصد، داشتن چنین برنامه هایی جرم بوده و مشمول ارتکاب جرم شده اند.
بحث مهمی که باید به آن توجه داشت، ضعف دستگاه های نظارتی کشورمان است. به طور مثال در بحث صیادی، بسیار با این مساله روبرو هستیم که یا ماهیگیران ما یا صیادان همسایه به طور اشتباهی وارد آب های مرزی یکدیگر می شوند. در چنین شرایطی، بسیاری از کشورها با امضای تفاهم نامه به این نقطه رسیده اند که در صورت اثبات بی گناهی صیادان و نداشتن سوءنیت، مراحل بازداشت و زندانی بودن به سرعت طی و آزاد شوند.
از مدت ها پیش بحث امضای این تفاهم نامه نیز در کشور ما مطرح است، اما این که چرا هنوز نهایی نشده، موضوعی است که باید آنالیز شود. اگر چنین تفاهم نامه ای وجود داشته باشد، در صورت بازداشت صیادان، آزادی به سرعت اتفاق می افتد و دستمایه مسائل سیاسی نمی شود.
برای این که اتباع ایرانی در کشورهای خارجی دچار مشکل نشوند، باید قوانین به آنها آموزش داده شود. بنابراین، مهم ترین بحث آموزش است. به طور مثال ویزای بعضی دولت ها به نحوی است که بسیاری از کشورها، اتباع آنها را بدون ارائه ویزا پذیرش می نمایند. در واقع، این افراد تحت آموزش هایی نهاده شده اند که براساس آن می دانند، مجاز به انجام چه کارهایی هستند و چه کارهایی نمی توانند انجام دهند. در خصوص ایران، به اتباع کشورهای اروپایی و آمریکایی رعایت قوانین مذهبی ما آموزش داده و به آنها گفته شده است که در رستوران نباید نوشیدنی الکلی سفارش دهند یا مجاز به انجام بعضی اعمال در ملأعام نیستند.
برای آموزش این نکات مهم، باید حقوقدانانی در اختیار داشته باشیم که نظام های حقوقی سایر کشورها را بدانند یا اطلاعاتی در خصوص آن داشته باشند تا بتوانند آموزش دهند. یکی از اقدامات مفیدی که می توان به همین دلیل انجام داد، چاپ کتابچه هایی توسط معاونت پیشگیری از جرم قوه قضاییه است. این کتابچه ها به وسیله آژانس های هواپیمایی در اختیار مسافران قرار می گیرد تا اطلاعات لازم را در خصوص قوانین کشور مقصد کسب نمایند.
لیلا حسین زاده / تپش ضمیمه حوادث روزنامه وبلاگ توسعه زندگی
منبع: جام جم آنلاین